کودکان بازمانده از تحصیل و حسرت ماه مهر

در کشور عزیزمان، هر ساله با آغاز فصل پائیز و ماه مهر، صدای زنگ مدارس به گوش می‌رسد و کودکان با شوق و ذوق به کلاس‌های درس می‌روند. اما در نقاط محروم کشور، واقعیتی تلخ وجود دارد؛ کودکانی که به دلایل مختلف از تحصیل بازمانده‌اند و حسرت نشستن بر روی نیمکت‌های مدرسه را در دل دارند. این کودکان نه تنها از آموزش و پرورش محرومند، بلکه از فرصت‌های برابر در آینده نیز بی‌بهره خواهند ماند.

در کشور عزیزمان، هر ساله با آغاز فصل پائیز و ماه مهر، صدای زنگ مدارس به گوش می‌رسد و کودکان با شوق و ذوق به کلاس‌های درس می‌روند. اما در نقاط محروم کشور، واقعیتی تلخ وجود دارد؛ کودکانی که به دلایل مختلف از تحصیل بازمانده‌اند و حسرت نشستن بر روی نیمکت‌های مدرسه را در دل دارند. این کودکان نه تنها از آموزش و پرورش محرومند، بلکه از فرصت‌های برابر در آینده نیز بی‌بهره خواهند ماند.
دلایل بازماندن این کودکان از تحصیل بسیار متنوع است.
فقراقتصادی،و نبود زیرساخت‌های آموزشی مناسب، و مشکلات فرهنگی و اجتماعی همگی دست به دست هم داده‌اند تا کودکان زیادی از حق طبیعی خود یعنی آموزش محروم شوند. این وضعیت نه تنها بر زندگی فردی آنها تأثیر می‌گذارد، بلکه به تدریج به یک چالش اجتماعی بزرگ تبدیل خواهد شد.
کودکان بازمانده از تحصیل در آینده به نیروی کار غیرماهر تبدیل خواهند شد و این موضوع می‌تواند به افزایش نرخ بیکاری، فقر و نابرابری اجتماعی منجر شود. همچنین، عدم دسترسی به آموزش می‌تواند بر سلامت روانی و اجتماعی این کودکان تأثیر منفی بگذارد و آنها را در معرض آسیب‌های اجتماعی بیشتری قرار دهد.
حسرت ماه مهر برای این کودکان تنها یک احساس نیست؛ بلکه نشانه‌ای از نابرابری در جامعه است. اگر ما به فکر آینده‌ای روشن‌تر برای کشور هستیم، باید به وضعیت این کودکان توجه ویژه‌ای داشته باشیم. سرمایه‌گذاری در آموزش و فراهم کردن شرایط مناسب برای تحصیل آنها نه تنها وظیفه‌ای انسانی است، بلکه یک ضرورت برای پیشرفت و توسعه پایدار جامعه ما محسوب می‌شود.